سه‌شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۲ - ۱۴:۴۰

مروری بر نقش‌های درخشان فرخ نژاد در زادروزش/

از فرحان تا شهاب 8 همچنان در انتظار گل محمد

حمید فرخ نژاد بازیگر سینما

سینماپرس-گروه سینما/ در زادروز حمید فرخ نژاد؛ بازیگر توانای سینمای ایران به مرور 6 نقش ماندگار او پرداخته ایم. وی پیش از این گفته است: آرزو مي‌كردم ناصر تقوايي، كليدر را بسازد و من نقش گل‌محمد را بازي كنم.

حمید فرخ‌نژاد؛ بازیگر، فیلمنامه‌نویس و کارگردان سینمای ایران، در 28 فروردین 1348 در آبادان زاده شد. او در رشته کارگردانی تئاتر در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران تحصیل کرده و فعالیت سینمایی خود را  در سال ۱۳۶۹به عنوان دستیار کارگردان و بازیگر در فیلم «در کوچه‌های عشق» ساخته خسرو سینایی آغاز کرد. وی در سال 1379 اولین اثر سینمایی خود را با نام سفر سرخ کارگردانی کرد که هنوز توفیق اکران پیدا نکرده است. در ادامه مروری بر 6 نقش ماندگار او در سینمای ایران داشته ایم.

حمید فرخ نژاد در نمایی از فیلم عروس آتش به کارگردانی خسرو سینایی

 

فرحان در عروس آتش (خسرو سینایی)

 

مردی جنوبی متعلق و معتقد به فرهنگ عشیره ای که در مثلثی احساسی با مهدی احمدی و غزل صارمی که هر دو تحصیل کرده پزشکی هستند جریان فیلم را جلو می برند. مثلثی که با مرگ هر سه ضلع اش فیلم را به یک تراژدی تبدیل می کند. دکتر تصادف می کند، فرحان با خنجری در قلبش می میرد و غزل صارمی، درحجله عروسی خود با آتش به زندگی اش پایان می دهد.

 

این فیلم اولین حضور فرخ نژاد در کسوت بازیگری ست که برایش سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را در هجدهمین جشنواره فیلم فجر برایش به همراه آورد. فرخ نژاد خودش درباره نحوه آشنایی با خسرو سینایی و آغاز بازیگری اش در برنامه تلویزیونی «هفت» اینگونه می گوید: «من در سال ۱۳۶۸ وارد دانشکده هنرهای زیبا شدم تا کارگردانی تئاتر بخوانم. از همان آغاز با خسرو سینایی آشنا شدم و با کسوت دستیار او در اکثر کارهای مستندش شرکت داشتم. از اول هم با نیت کارگردانی آمده بودم و در کنار آقای سینایی چیزهای زیادی یاد گرفتم.»... «این روند ادامه داشت تا به فیلم «عروس آتش» در سال ۷۹ رسیدیم. فیلمنامه «عروس آتش» را هم به طور مشترک و بعد از تحقیق بسیار نوشتیم تا رسیدیم به شخصیتی به نام «فرحان». راستش هر چقدر گشتیم تا بازیگری را بیابیم که پیچیدگی های شخصیت «فرحان» را درک کند و برای این نقش مناسب باشد، پیدا نکردیم. این شد که آقای سینایی به من پیشنهاد دادند که نقش «فرحان» را خودم بازی کنم. بهرحال بازی انجام و دیده شد.»

 

از دیگر جوایزی فیلم و فرخ نژاد دریافت کرده اند در زیر آمده است:
*جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در جشنواره بین‌المللی فیلم کارلووی واری (دوره سی و پنجم، ۲۰۰۰) برای حمید فرخ نژاد
*تقدیرنامه هیأت داوران فدراسیون بین‌المللی انجمن‌های فیلم در جشنواره بین‌المللی فیلم کارلوی واری (دوره سی و پنجم) برای بهترین فیلم (قاسم قلی پور)
*فیلم برگزیده تماشاگران در هجدهمین دوره جشنواره فیلم فجر
*جشنواره جشن خانه سینما (دوره چهارم، ۱۳۷۹): بهترین فیلمنامه (خسرو سینایی)، بهترین فیلمنامه (حمید فرخ نژاد)، بهترین فیلم (قاسم قلی پور)، نقش اول مرد (حمید فرخ نژاد) بهترین کیفیت لابراتواری برای استودیو بدیع
*جشنواره بین‌المللی فیلم کارلووی واری (جمهوری چک) سال ۲۰۰۰ (خسرو سینایی)

حمید فرخ نژاد در نمایی از فیلم ارتفاع پست به کارگردانی حاتمی کیا

 

قاسم در ارتفاع پست (ابراهیم حاتمی‌کیا)

 

باز هم مردی جنوبی؛ که برای فرار از بیکاری و مهاجرت خانواده خود را درگیر یک هواپیماربایی نافرجام می کند. لیلا حاتمی در این فیلم پا به پای فرخ نژاد شاهکار آفریده و «قاسم» گفتن های او این نام را در حافظه تماشاگران فیلم جاودان کرده است.

 

فرخ نژاد در برنامه «هفت» درباره شکل گیری همکاری اش با حاتمی کیا اینگونه توضیح می دهد: « با اصغر فرهادی از دانشکده؛ یعنی از سال ۱۳۷۰ رفیق و همکلاسی بودیم. ... بی‌شک خود اصغر هم در شکل‌گیری این آشنایی بی‌تاثیر نبود، خصوصا آن که فیلمنامه «ارتفاع پست» را هم اصغر نوشته بود، ولی قبل از آن حاتمی‌کیا برای سریال «خاک سرخ» نقشی را به من پیشنهاد داده بود که من آن نقش را نپذیرفتم. از آن خوشم نیامد و بعد از آن با خودم فکر کردم حاتمی‌کیای نامدار به من بی‌نام و نشان دیگر پیشنهاد کاری نمی‌دهد، ولی به‌هرحال این نقش به من پیشنهاد شد و من آن را بازی کردم و از آن به بعد کار بازیگری برای من خیلی جدی شد. ... به‌هرحال «ارتفاع پست» هم خیلی حرفه‌ای اکران شد و در نتیجه بازی من دیده شد.»

 

به رنگ ارغوان

 

هوشنگ (شهاب 8) در به رنگ ارغوان (ابراهیم حاتمی‌کیا)

 

منتقدین بسیاری این فیلم را نقطه اوج کارنامه فرخ نژاد می دانند. وی که از تیپ شدن در کسوت یک مرد جنوبی با هوشمندی گریخته است، پس از بازی در یک فیلم شهری این بار در نقش یک مامور اطلاعاتی درگیر یک رابطه عاطفی با سوژه تحت نظر خود می شود. سختی بازی در این نقش آنجاست که فرخ نژاد باید هم در نقش هوشنگ و هم شهاب هشت و هم تلفیقی از این دو در صحنه هایی که میان هویت هر دو نقش معلق است بازی کند و باز هم هوشمندانه و به خوبی از پس بازی در می آید. با توجه به اینکه تا قبل از آن نمونه ای برای بازی در این نقش در سینمای ایران وجود نداشته شهاب 8 خود در سینمای ایران تبدیل به نماد یک مامور اطلاعاتی شده است.

 

«به رنگ ارغوان» دومین همکاری فرخ نژاد با ابراهیم حاتمی کیا و سیزدهمین فیلم بلند او، محصول سال ۱۳۸۳ ایران است که پس از چهار سال توقیف در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر حضور یافت و جایزه سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره را به‌دست آورد.

 

برخی این فیلم را به ضدیت با دستگاه امنیت کشور متهم و برخی دیگر اولین فیلم مهم در ژانر سیاسی بعد از انقلاب اسلامی ایران بر می شمرند.

 

هدیه تهرانی در نمایی از فیلم چهارشنبه سوری به کارگردانی اصغر فرهادی

 

مرتضی در چهارشنبه سوری (اصغر فرهادی)

 

بازی در نقش مردی که همسرش به او شک دارد، در نگاه اول چنان وسوسه کننده به نظر نمی رسد اما اگر فیلمنامه را مانی حقیقی و اصغر فرهادی نوشته باشند نتیجه کاملا فرق می کند. مرتضی در نیمه اول فیلم مردی مصمم و بی گناه است که همسرش افسرده و شکاکش مدام او را تحت فشار قرار می دهد و در نیمه دوم مردی خیانتکار و ضعیف که نمی تواند زندگی اش متزلزلش را از خطر فروپاشی برهاند. ظرافت های بازی فرخ نژاد آنجاست که این دو پارگی در ایفای نقش را به هیچ عنوان احساس نمی کنی و حتی وقتی موضوع خیانت برملا می شود به یاد رگه هایی از موضوع در بازی نیمه اول فیلم می افتی و از این کشف لذت می بری.

 

بازی فرخ نژاد باز هم در این فیلم از نظر داوران جشنواره فجر پنهان ماند اما چهارشنبه‌سوری سومین فیلم سینمایی اصغر فرهادی که در بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر (۱۳۸۴) نامزد دریافت ۹ جایزه شده بود ودر نهایت موفق به کسب سیمرغ‌های بلورین بهترین کارگردانی (اصغر فرهادی)، بهترین بازیگر نقش اول زن (هدیه تهرانی)، بهترین تدوین (هایده صفی یاری) و همچنین سیمرغ بلورین فیلم محبوب تماشاگران شد.

 

آتشکار

 

سهراب در آتشکار (محسن امیریوسفی)

 

 آقا سهراب در انجام عمل وازکتومي ترديدهايي دارد که دست و پا زدن های طنازانه اش در ميان ميل به انجام اين عمل و البته ترس از عاق شدن توسط پدر، بار اصلي جذابيت هاي روايي اثر را بر دوش مي کشد. فرخ نژاد با بازی در این نقش کمدی ثابت کرد که در هر نقشی می تواند به خوبی ظاهر شود. از ویژگی های این نقش لحجه اصفهانی آن بود که فرخ نژاد به خوبی از عهده آن برآمد.

 

پس از «آتشکار» که در اکران با حرف و حدیث ها و جرح و تعدیل های زیادی مواجه شد، فرخ نژاد نقش های کمدی درخشان دیگری چون «دموکراسی تو روز روشن» و «گشت ارشاد» حاضر شد که آن ها هم با حاشیه های زیادی مواجه شدند.

 

فرخ نژاد درباره این نقش می گوید: «نقشی که  در فیلم آتشکار بازی کرده ام از فنی ترین نقشهایی است که تا به حال داشته ام و بسیار هم سخت بود. معمولا بازیگران کمتر نقشهای طنز خوب را به عنوان یک کار شاخص در کارهایشان مثال می زنند ولی من بازیگری دراین نقش را برای خودم بسیار مهم می دانم و بازهم می گویم از فنی ترین کار های من بود .»

 

 

حمید فرخ نژاد و مهتاب کرامتی در فیلم سینمایی «زندگی خصوصی آقا و خانم میم» به کارگردانی روح اله حجازی

 

محسن در زندگی خصوصی آقا و خانم میم (روح‌الله حجازی)

 

پس چند بازی در فیلم هایی متوسط، بازی در اولین فیلم روح الله حجازی باز هم باعث درخشش وی شد. این بار در مقابل نقش «چهارشنبه سوری»، با مردی مواجهیم که مردی ست که به همسرش شک می کند. این مرد که بین زندگی سنتی شهرستان و زندگی مدرن در پایتخت و تطبیق آن با زندگی خانوادگی اش گیر افتاده واکنش های متناقض اما قابل هضمی را در مقابل همسرش از خود نشان می دهد آنچنان که تماشاگر پیش خود فکر می کند هیچ کس بهتر از فرخ نژاد از پس این نقش بر نمی آمد.

 

حمید فرخ نژاد در مورد همکاری اش با یک کارگردان تازه کار می گوید: «بعد از گذشت همه این سال‌ها من خیلی زود آدم‌ها را اسکن می‌کنم. آقای حجازی را که دیدم خیلی زود فهمیدم که این آدم آمده تا سینماگر شود. در کار هم خیلی متقاعد شدم و خوشحال بودم که دارم در این فیلم بازی می‌کنم. به نظرم بین کارهای من، «زندگی خصوصی...» جزو فیلم‌های آبرومند پرونده کاری‌ام باشد.»

 

او در خصوص نقش «محسن» در فیلم «زندگی خصوصی...» هم اینچنین توضیح می دهد: «این «محسن مهراد» آدمی است که از یک اقتدار تو خالی برخوردار است. می‌خواهد یک سری تغییرات در زندگی‌اش ایجاد کند که چون به آن ایمان ندارد شروع به شک کردن می‌کند. و اتفاقا فیلم در راستای تقویت وجاهت فرهنگی خرده فرهنگ‌ها است. بعضی وقت‌ها ما در کشورهای دیگر یک کارهایی می‌کنیم که از خود آدم‌های آن کشور، این کارها سر نمی‌زند. این، به خاطر نوعی کم آوردن است. و این فیلم هم به سراغ همین کم آوردن رفته است.»

 

همچنان در آرزوی گل محمد 

 

در زادروز این بازیگر توانای سینمای ایران بد نیست به آرزوی او برای بازی در یک نقش اشاره کنیم. وی در مصاحبه ای می گوید: «آرزو مي‌كردم ناصر تقوايي، كليدر را بسازد و من نقش گل‌محمد را بازي كنم يا يك‌بار بهروز افخمي به من پيشنهاد داد مي‌خواهد تنگسير را بسازد و تو زار‌محمد من باش. من هنوز چشمم به در است كه فیلم‌نامه‌اش را برایم بفرستند؛ هميشه بوده از اين آرزوها.»

 

--------------------------

گزارش از نفیسه علوی

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.